[ و فرمود : ] اگر خداوند از نافرمانى خود بیم نمى‏داد ، واجب بود بشکرانه نعمت‏هایش نافرمانى نشود . [نهج البلاغه]

تنها

 
 
دیشب....(چهارشنبه 89 دی 1 ساعت 12:29 عصر )

دیشب چه شبی بود

شب غم و ماتم

 

گویی که رسیده

مرگ من ز عالم

آشفته شبی بود

قلب من چه زشت بود

گویی که ندیدم

جایی که بهشت بود

قلب من سیه بود

چشم من چه تاریک

ابروان من کج

شانه ی تو خالی

شانه ات نفس بود

ای امید هستی

تو نفس نبودی

تو عشق من هستی

در دلم نوشتم

تا آخر این خط

عاشق تو هستم

عاشق تو هستم



 
لیست کل یادداشت های وبلاگ?
 




بازدیدهای امروز: 0  بازدید

بازدیدهای دیروز:1  بازدید

مجموع بازدیدها: 1556  بازدید


» اشتراک در خبرنامه «